تفکر، مبانی نظری، شیوه و فرآیند طراحی، ساخت، مصالح، ابزارها و ماشینآلات باعث ایجاد یک اثر معماری میشوند، که شامل عناصر مادی و فعالیتهای انسانی است. سوالی که پیش میآید این است که : نحوه اثرگذاری چالشهای هوش مصنوعی و تاثیرات منفی که بر ابعاد معماری میگذارد چیست؟ زیادهروی در هر چیزی خطرناک است و هوش مصنوعی هم از این قاعده مستثنی نیست. هوش مصنوعی که ما امروزه میشناسیم تحت عنوان هوش مصنوعی باریک (یا هوش مصنوعی ضعیف) است. از این جهت که برای یک کار محدود طراحی شده است. بسیاری از محققان به دنبال ایجاد هوش مصنوعی کلی به اصطلاحی هوش مصنوعی قوی هستند. یک سوال مهم این است که اگر تلاش برای به وجود آمدن هوش مصنوعی قوی موفقیتآمیز باشد و اگر این سیستم در تمام کارهای شناختی بهتر از انسان عمل کند چه اتفاقی میافتد. محققان براین باورند که بعید است هوشمصنوعی فوقالعاده هوشمند احساسات انسانی مانند عشق یا نفرت را از خود نشان دهد. درست است که هوش مصنوعی فوقالعاده هوشمند درتحقق اهداف افراد بسیار خوب است و هر زمانی که نتوانیم اهداف هوشمصنوعی را با اهداف خود هماهنگ کنیم دچارچالش میشویم. مهم نیست که ماشینها چقدر هوشمند باشند، در هر حال نمیتوانند جایگزین انسان شوند.
ماشین هرچقدر منطقی و باهوش باشد باز هم انسان نیست. چرا که نه عاطفه و هیجان دارد و نه چیزی از ارزشهای انسان سرش میشود. به این دلیل است که نه قدرت قضاوت دارد و نه قضاوت میشود.
رابطه بین تولید هنر و تولید معماری تا حدودی نامطلوب است. هنرمندان تمایل دارند از واقعیت به انتزاع برسند در حالی که معماران از انتزاع به واقعیت کار میکنند. با این حال یکی بدون دیگری نمیتواند وجود داشته باشد. فناوری خلاقیت را پیش میبرد و خلق هنر و معماری عمیقا کارهای بشری هستند. اکثر مردم میتوانند موافق باشند که خلق هنر وسیلهای برای بیان خود است و به عنوان خروجی برای کمک به مردم برای برقراری ارتباط درونیترین افکارشان عمل کند. هنر در قالب نوشتن، طراحی، نقاشی، تولید موسیقی یا به عبارت ساده «ایجاد چیزی از هیچی» چرخه خود را کامل میکند زمانی که با دیگران به اشتراک گذاشته و تفسیر میشود. با هنر میتوانیم دیدگاههای جدیدی به دست آوریم و درک خود را از جهان و چگونگی ظاهر شدن جهان از دید دیگران عمیقتر کنیم. معماری در هسته آن هنر و علم انسان است. هدف نهایی معماری ایجاد چیزی است که در بعد سوم وجود دارد.